درباره وبلاگ

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 17
  • بازدید دیروز: 11
  • کل بازدیدها: 198395
  • بازدید ماهانه: 198395



نابغه کوچولو
صفحه نخست                  ATOM                 عناوین مطالب            نقشه سایت
سه شنبه 92 شهریور 12 :: 2:46 عصر ::  نویسنده : نابغه

سرگذشت جالب رنگ پوست!؟


از سالها پیش، این نظریه مورد قبول همگان بود که پوست تیره برای حفاظت در برابر سرطان پوست به وجود آمده است. اما کشفیات تازه به شکل‌گیری چارچوب تازه‌ای برای درک اساس تکاملی تنوع در رنگ پو ست انجامیده است:

(پوست انسان برای پیشگیری از تخریب نوعی ویتامین B (فولات) تیره‌تر و برای تقویت تولید ویتامین D، روشن‌تر شده است.)

این تغییرات که فرآورده انتخاب طبیعی هستند، اثرات عمیقی بر موفقیت تولیدمثلی انسان داشته‌اند.

تکامل رنگیزه‌دار شدن پوست با گرایش به بی‌مویی در انسان ارتباط دارد. نیاکان ما پوست پرمویی مانند پوست شامپانزه‌ها داشتند. پوست شامپانزه‌ها رنگ روشنی دارد و در بیشتر بخش‌های بدن با مو پوشیده می‌شود. در جانوران جوان، پوست صورت، دستها و پاها صورتی رنگ است و تنها زمانی که با افزایش سن جانور، در معرض نور خورشید قرار می‌گیرد، کک و مک‌دار یا تیره می‌شوند. انسان‌های اولیه نیز پوست روشن و پوشیده از مو داشتند.

بین 5/4 میلیون تا 2 میلیون سال قبل، انسان‌ها از جنگل‌های بارانی به سوی ساوان‌های شرق آفریقا حرکت کردند. در این نواحی آنان نه تنها باید با شدت تابش نور خورشید کنار می‌آمدند بلکه باید شدیدتر کار می‌کردند تا به اندازه کافی غذا به دست آورند. از این رو، آنان باید به نحوی مشکل خنک نگهداشتن بدن و افزایش بیش از اندازه دمای مغز را حل می‌کردند.

دو محقق از دانشگاه لیورپول انگلستان به نامهای «پیتر هیلر» و «جان موریس» نشان داده‌اند که این مشکل با افزایش تعداد غده‌های عرق روی سطح پوست و در نتیجه کاهش میزان موهای پوشاننده پوست، حل شده است. به عبارت دیگر، طی تکامل غده‌های عرق جای فولیکول‌های مورا گرفتند.

اما با کاهش میزان موهای پوست، انسان با مشکل دیگری رو به رو شد. پوست بی‌مو به نور خورشید، به خصوص پرتوهای فرابنفش(UV)، حساستر است. وقتی انسان تقریباً بی‌مو شد، توان تولید ملانین را به دست آورد. ملانین مهم‌ترین تعیین کننده رنگ پوست و در عین حال ضد آفتاب طبیعت است.

ملانین مولکول درشتی است که از یک طرف پرتوهای فرابنفش را جذب می‌کند، (حفاظت فیزیکی) و از طرف دیگر مواد شیمیایی مضری را خنثی می‌کند که رادیکال آزاد نامیده می‌شوند و پس از آسیب رساندن پرتوهای فرابنفش به پوست شکل می‌گیرند (حفاظت شیمیایی).

زیست شناسان به طور معمول غلظت بالای ملانین را در ساکنان نواحی گرمسیر با نقش حفاظتی آن در برابر سرطان، پوست مرتبط می‌دانند. برای مثال، «جیمزکلور» از دانشگاه کالیفرنیا نشان داده است، در افراد مبتلا به بیماری زرودرما پیگمنتوسام که ملانسویستها (سلول‌های تولیدکننده ملانین) در اثر قرار گرفتن در معرض نور خورشید، تخریب می‌شوند، میزان شیوع نوعی سرطان پوست که به آسانی درمان می‌شود، بالاست.

سرطان‌های بدخیم پوست اغلب کشنده‌اند، اما میزان شیوع آنها بسیار پایین است. از طرف دیگر، سرطان به طور معمول در سنین بالا خود را نشان می‌دهد و در آن زمان فرد تولید مثل کرده است. بنابراین، سرطان نمی‌توانسته است فشار تکاملی کافی را برای گزینش طبیعی انسان‌های تیره پوست در مناطق نزدیک به استوا، فراهم سازد.

در سال 1978 «ریچارد براندا» و «جان ایتون» نشان دادند در خون افراد روشن پوستی که در معرض نور خورشید قرار گرفته بودند، میزان یکی از ویتامین‌های ضروری به نام فولات بسیار پایین است. کمبود فولات در زنان باردار با افزایش خطر نقائص عصبی در جنین همراه است. کودکان بعضی از مادرانی که حین بارداری به کارگاه‌های برنزه‌سازی پوست مراجعه کرده بودند، با نقائص دستگاه عصبی به دنیا آمدند. چون فولات برای ساختن DNA در سلول‌های در حال تقسیم نیز ضروری است و سرعت تکثیر سلولی در سلول‌های تولیدکننده اسپرم بالاست، کمبود فولات در مردان نیز می‌تواند مشکل‌آفرین باشد. موش‌های نری که فولات دریافت نکرده بودند، به ناباروری دچار شدند.

براساس این مطالعات ما (جابلونسکی و کاپلاین) پیشنهاد کردیم پوست تیره برای حفاظت ذخایر فولات بدن به وجود آمده است.

اولین اعضای گونه Homo sapiens یا انسان‌های پیشرفته، بین 120 هزار تا 100 هزار سال پیش در آفریقا ظاهر شدند و پوست تیره‌ای داشتند که با میزان تابش نور خورشید در استوا سازگار بود. با شروع مهاجرت انسان‌های پیشرفته با مناطقی که طی سال پرتو فرابنفش کمتری دریافت می‌کردند، مشکل تازه‌ای پیش آمد. برای تولید ویتامین D در پوست، پرتو فرابنفش کافی لازم است. مردمان تیره پوستی که در مناطق گرمسیری زندگی می‌کردند، به اندازه کافی ویتامین D تولید می‌کردند اما تیره‌پوستان مناطق غیراستوایی با کمبود این ویتامین روبه رو بودند. بنابراین، انتخاب طبیعی افرادی را در این مناطق برگزید که پوست روشنتری داشتند. زیرا پوست روشن پرتوهای فرابنفش را بهتر جذب می‌کند. بنابراین، ما معتقدیم چون ویتامین D علاوه بر نقش مهمی که در استخوان‌سازی ایفا می‌کند، در موفقیت تولیدمثل نیز بسیار موثر است، مردمانی که دور از استوا زندگی می‌کنند، پوست روشنتری پیدا کردند تا نور خورشید را به خوبی جذب کنند و طی ماه‌های زمستان طولانی این مناطق، به مقدار کافی ویتامین D تولید کنند.

مردمانی نیز هستند که رنگ پوست آنان با الگوی پیشنهادی ما مطابقت ندارد اما شاهد خوبی بر ادعای ما هستند. قوم «اینوئیت» که در آلاسکا و شمال کانادا زندگی می‌کنند، (مناطقی که پرتو کمتری دریافت می‌کنند) پوست تیره‌ای دارند. دو عامل ممکن است در این ناهماهنگی بین رنگ پوست و میزان پرتوی فرابنفش که به این نواحی می‌رسد، دخالت داشته باشد. شاید این مردمان به تازگی (حدود 5 هزار سال پیش) از مناطق استوایی به این مکانها مهاجرت کرده‌اند و هنوز فشارهای تکاملی روی آنان به طور کامل اثر نگذاشته‌اند یا شاید رژیم غذایی غنی از ویتامین D، نیاز به پوست روشن را در آنان برطرف کرده است‌؛ زیرا مصرف ماهی در این مناطق رواج زیادی دارد.

من امیدوارم تحقیق من مردم را از اهمیت ویتامین D و فولات در رژیم غذایی آگاه سازد. برای مثال، از مدتها پیش می‌دانستیم مردمان تیره‌پوستی که به مناطق با آب و هوای ابری مهاجرت می‌کنند، عوارض کمبود ویتامین D را نشان می‌دهند. بنابراین، آنان باید مقدار ویتامین D را در رژیم غذایی خود افزایش دهند. تنها در آمریکا سالانه حدود 2500 کودک با نقائص دستگاه عصبی به دنیا می‌آیند. نیمی از این نقائص، از کمبود فولات در مادران این کودکان ناشی می‌شود. از این رو، سازمان نظارت بر مواد غذایی و دارویی ( FDA ) روزانه 400 میکروگرم فولات برای زنان باردار تجویز کرده است. از طرف دیگر، مطالعات ما نشان می‌دهد که تکامل نژاد به همان اندازه که سیاست‌های نژادی پیچیده‌اند، ساده است. امیدواریم، تلاش در این زمینه، اثرات مثبتی بر سیاست، طرز تفکر افراد و ارتباطات انسانی داشته باشد.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 شهریور 12 :: 2:45 عصر ::  نویسنده : نابغه

تفاوت قابلیت‏های گوش‏های چپ و راست؟!


دانشمندان آمریکایی معتقدند، قابلیت شنوایی در گوش راست و چپ متفاوت است.

بررسی‏های این محققان نشان می‏دهد، گوش راست در شنیدن صداهایی نظیر صحبت کردن، موثرتر عمل کرده، حال آن که گوش چپ توانایی بیشتری در شنیدن صداهایی نظیر موسیقی دارد. 
این نتایج که پس از مطالعه بر روی شماری کودک ارائه شده حاکی از آن است که متفاوت بودن نیم کره‏های راست و چپ مغز در قابلیت شنوایی گوش‏ها نیز اثر گذاشته و در نتیجه گوش راست و چپ قابلیت‏های متفاوتی دارند.

مطالعات محققان دانشگاه کالیفرنیا بیانگر آن است که اغلب ما تصور می کنیم که گوش‏هایمان به طور مساوی و مشابه می‏شنوند، در صورتی که یافته‏های اخیر که در نشریه science به چاپ رسیده است، به پزشکان کمک می کند تا در سنجش شنوایی نوزادان بهتر عمل کنند.



موضوع مطلب :


سه شنبه 92 شهریور 12 :: 2:44 عصر ::  نویسنده : نابغه

25 واژه تکنولوژیکی که باید آنها را بدانید

تکنولوژی ، فناوری هایش و کاربردهایش مدت زمانی است که علاوه بر تمامی تغییراتی که در رفتارها ، فعالیت ها و احساسات انسانها به وجود آورده است در جهان واژگان نیز قدم گذاشته و تغییرات جالب توجهی در آن ایجاد کرده است.

در گذشته های نه چندان دور ارتباط با یک شبکه اجتماعی به معنی رفتن به یک میهمانی بود نه استفاده از فیس بوک اما این واژه مشابه واژه Mesofact، واقعیتی که طی گذشت زمان و با یادگیری بیشتر شکل می گیرد در حال شکل دادن به زبانی جدید به نام زبان اینترنتی است. در ادامه به منشا 25 واژه جدید که در عصر اینترنت خلق شده و یا تغییر یافته اند به نفل از فاکس نیوز اشاره خواهد شد.

Mesofact: به معنی واقعیت یا حقیقتی است که به آرامی و با گذشت زمان شکل می گیرد. برای مثال شاید «درمان و سلامت ملی» در ابتدا به نظر تنها یک مفهوم داشت اما به تدریج و با به وجود آمدن قوانین جدید در آمریکا مفاهیم متمرکزتری به خود گرفت. استفاده اصلی و قابل لمس Mesofact را می توان در سایت ویکی پدیا نیز به خوبی شاهد بود زیرا کاربران در این سایت به تدریج و با گذشت زمان اطلاعات و جزئیاتی جدید را می افزایند.

Meme: اخبار از طریق اینترنت با سرعتی بالا سفر می کنند و زمانی که این سفر شکل می گیرد واژه Meme (میم بر وزن واژه «تیم») مفهوم پیدا می کند. این واژه به مفهوم حرکت سریع و تند یک ایده یا مفهوم از فردی به فرد دیگر است.برای مثال مفهوم دانلود کردن سریالهای تلویزیونی از اینترنت زمانی که دانشجویان دریافتند می توانند سریال «گمشده» را در هر زمان و مکانی بدون پرداخت هزینه مشاهده کنند به یک Meme تبدیل شد.

Dwelling: این واژه در سال جاری به یکی از محبوب ترین واژه های اینترنتی تبدیل خواهد شد. مفهوم آن به زمانی بازمی گردد که مکان نمای ماوس یا ابزارهای لمسی بر روی بخشی از صفحه وب سایت ثابت نگه داشته می شود و Pop-Up ها را نمایان می کند، برای مثال زمانی که مکان نما بر روی لینک یک فیلم قرار می گیرد، یک pop-up ظاهر شده و توضیحاتی درباره فیلم ارائه می کند.

RTLS: مخفف «سیستم مکانی در زمان واقعی» ویژه فناوری جی پی اس ساخته شده و مورد استفاده قرار می گیرد.

Co-creation: زمانی که شرکتی محصولی را تولید می کند اما فردی خارج از شرکت در طراحی یا تکمیل آن مشارکت کرده باشد آن فرد در خلق محصول همکاری کرده و یک Co-creator خواهد بود.

Femtocell: به مفهوم شیوه ای مخصوص هر فرد برای قوی کردن سیگنال های دریافتی تلفن همراهش در مکانهایی که برقراری ارتباط با کمک تلفن همراه بسیار دشوار است.

Thumbo: خطایی که هنگام نوشتن متن پیامک با استفاده از انگشتان دست در گوشی های هوشمندی مانند بلک بری به وجود می آید!

Ideation: به مفهوم ایده ای که طی مرور زمان آغاز به شکل گرفتن می کند.

Deleb: فردی مشهور مانند یک هنرپیشه بسیار مشهور یا محبوب که درگذشته است اما هنوز در اینترنت از محبوبیت بالایی برخوردار بوده و این شهرت پس از مرگ نیز برای وی درآمدزایی دارد. این واژه ترکیبی از دو واژه Dead و Celebrity است.

Mi-Fi: نسخه جدید اصطلاح Wi-Fi یا شبکه بی سیم و به مفهوم «شبکه بی سیم من» است. این واژه در واقع به ابزاری کارت مانند و کوچک تعلق دارد که به تلفن همراه وصل شده و افراد مختلفی می توانند از آن برای اتصال به اینترنت به صورت همزمان استفاده کنند.

Linkbait: به مفهوم هر لینک اینترنتی که کاربر را به کلیک کردن بر روی لینک ترغیب کند. برای مثال «بر روی این لینک کلیک کنید تا یک آی-فن برنده شوید». این لینکها گاه کاربران را به سایتهای آلوده وارد کرده و رایانه فرد تحت تصرف ویروسها در خواهد آمد.

Vook: واژه ای که با استفاده از آی-پد جدید شرکت اپل به واقعیت نزدیکتر می شود. مفهوم این واژه کتابهایی هستند که در بخشهایی از آن تصاویر ویدئویی قرار گرفته است.

3DTV: به مفهوم برنامه ریزی شبکه های کابلی تلویزیونی برای نمایش سه بعدی برنامه ها.

Tweet: یک Tweet جمله ای کوتاه و 140 حرفی است که می تواند هر حالت یا مفهومی را بیان کند.

Bokode: گونه ای جدید از بارکدها هستند که در موسسه MIT ابداع شده و از جزئیات اطلاعاتی بیشتری برخوردار است. این ابزار اطلاعاتی که نام آن از واژه Bokeh ژاپنی برگرفته شده به اندازه سر سوزن است اما اطلاعات آن از بارکدهای معمولی بیشتر است.

Friend: زمانی این واژه ارتباط پایدار و وابستگی اجتماعی افراد به یکدیگر یا دوستی را توصیف می کرد اما اکنون مفهوم آن در عصر شبکه های اجتماعی تغییر کرده است: Friend به عنوان اسم به هر فردی که عضو فیس بوک باشد خطاب می شود و به عنوان فعل، زمانی به کار گرفته می شود که کاربر این شبکه برای افزودن فردی به لیست صفحه خود، فرد را friend کرده و سپس وی را به صفحه خود می افزاید.

Qubit: واحدی برای اندازه گیری که می تواند یک صفر، یک 1 و یا به صورت همزمان یک 0 و1 باشد. این واژه با شکل گرفتن ماشینهای کوانتومی ابداع است.

Cloud: به مفهوم هرچیزی که بتوان آن را به صورت آنلاین ذخیره کرد.

Meh: یکی از بهترین صداواژه هایی (صدا واژه واژه ای است که مفهوم آن با تلفظ و هجای آن شباهت کامل دارد) که تا به حال ابداع شده است. به گزارش مهر، این صداواژه اصطلاحی برای نشان دادن بی علاقگی به موضوعی است و Mehsayer به فردی خطاب می شود که بی علاقگی خود را نسبت به موضوعی بیان می کند.

Lifestream: اطلاعاتی که هر فرد از طریق اینترنت و در قالب تصاویر، ویدئو و متن درباره خود منتشر می کند.

Newbie: این واژه که در اصل برای تشریح فردی جدید در بازیهایی با کاربران چندگانه مورد استفاده قرار می گرفت اکنون به صورت مثبت یا منفی برای بیان مفهوم کمبود اطلاعات یا دانش از هر مطلب یا موضوع مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال می توان از این واژه برای معرفی یک آشپز تازه کار (a cooking newbie) استفاده کرد.

Dittoism: به مفهوم شوق و علاقه کاربران اینترنت برای موافقت با موضوعی واحد تنها به این خاطر که موضوع، کاملا هنجار و معمول است. برای مثال زمانی که بیشتر منتقدان آی-پد اپل را به عنوان ابداعی متحول کننده اعلام می کنند حتی بدون اینکه یک نمونه از این دستگاه را امتحان کرده باشند Dittoism رخ داده است.

Tag: کلیدواژه هایی که در اینترنت به تصویر، موسیقی، فایلهای ویدیویی یا هر مفهوم دیگری افزوده می شود.

Microblog: وبلاگ دیگر کهنه شده است و کسی دیگر فرصت کافی برای خواندن آن را ندارد. میکرووبلاگ نسل جدیدی است که با تولد فیس بوک و توئیتر به وجود آمد و به مفهوم استفاده از چند جمله کوتاه برای توضیح فعالیت، افکار و مشاهدات است.

Networking: مفهوم اصیل این واژه به سرعت در حال تغییر است. زمانی مفهوم Networking، ارتباط گرفتن با اجتماع و شناختن افراد مختلف برای یافتن شغل بود اما اکنون این واژه به مفهوم یکی از التزامات اجتماعی است که بخش بزرگی از زندگی اجتماعی افراد مختلف را به خود وابسته کرده است.

RFID: برگرفته از «تعیین هویت از طریق امواج رادیویی» نوعی بارکد جدید است که بر روی بسته های پستی نصب شده و اطلاعاتی از محتویات بسته را در اختیار شرکت های پستی و حمل و نقل قرار می دهد. از برچسب های RFID در عین حال برای رد و بدل کردن عکس میان دوربین های دیجیتال و تعقیب افراد نیز استفاده می شود.




موضوع مطلب :


چند درصد <a href="http://tehrankids.com/index.php?do=cat&category=women" title="بخش زنان">زنان</a> و مردان، <a href="http://tehrankids.com/android/" title="اندروید Android">گوشی</a>‌های همسر خود را مخفیانه بررسی می‌کنند؟!

 
بر اساس نتایج حاصل از مطالعه جدید صورت گرفته در مرکز تحقیقاتی Retrevo، بیش از 38 درصد زوج‌های جوانی که کمتر از 25 سال دارند تلفن‌همراه همسر خود را به صورت مخفیانه بررسی می‌کنند. 

 برخی از زن و شوهرها این اقدام را از روی بی‌اعتمادی انجام می‌دهند و برخی دیگر با داشتن اعتماد کامل به همسر خود، دست به چنین کاری می‌زنند. 

اما به هر دلیلی، بیشتر آن‌ها تمایل دارند که به صورت مخفیانه از فعالیت‌های همسر خود در تلفن‌همراه مطلع شوند. باید توجه داشت که هم‌اکنون ابزارهای ویژه‌ای برای گوشی‌های هوشمند و لپ‌تاپ‌ها ارایه شده است که به کمک آن‌ها می‌توان به صورت مخفیانه در گوشی دیگران تجسس کرد.

مرکز تحقیقاتی Retrevo که پیش‌تر نیز مطالعات مشابهی را انجام داده بود، برای به دست آوردن نتایج کنونی بیش از 1000 زن و مرد را در گروه‌های سنی با سطح درآمدهای مختلف در کشور آمریکا مورد بررسی قرار داد.


در پایان این بررسی مشخص شد که 38 درصد زن و شوهرهایی که سن آن‌ها کمتر از 25 سال است، بیش از دیگران تمایل به تجسس مخفیانه در بخش پیامک تلفن‌همراه همسر خود دارند. در این میان، 38 درصد این افراد به صورت مخفیانه به پست الکترونیکی و بخش مربوط به تماس‌های حاصل شده در تلفن‌همراه همسر خود نیز به صورت مخفیانه سر می‌زنند.

علاوه بر این گفته شده است که 25 درصد افراد متاهل در گروه‌های سنی مختلف این اقدام را بدون اطلاع طرف مقابل خود انجام می‌دهند.

این بررسی نشان داده است که مردان تمایل کمتری به تجسس در گوشی همسر خود دارند و خانم‌ها بیشتر این اقدام را انجام می‌دهند. در حالی که 30 درصد مردم به صورت مخفیانه سراغ گوشی همسر خود می‌روند، 33 درصد زن‌ها گوشی شوهر خود را بدون اطلاع وی مورد تجسس قرار می‌دهند.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 شهریور 12 :: 2:41 عصر ::  نویسنده : نابغه

آرامش و تونل نورانی قبل از مرگ چیست؟


بسیاری از افرادی که تجربه قبل از مرگ داشته و نجات پیدا کردند معتقدند احساس آرامش بسیار زیادی داشته اند.اکنون دانشمندان راز این تجربه قبل از مرگ را کشف کرده اند.


محققان معتقدند این موضوع می تواند به دلیل یک واکنش شیمیایی در بدن باشد که باعث ایجاد این حالت در مغز می شود.آن ها متوجه شدند افرادی که دارای مقادیر بالای دی اکسید کربن در جریان خونشان هستند نیز همین تجربه را داشته اند.

تحقیقات قبلی نیز نشان داده بود مقادیر بالای زیاد گاز دی اکسید کربن می تواند باعث بروز حس توهم در انسان ها شود.بسیاری از افرادی که حالات نزدیک به مرگ را تجربه کردند معتقدند آن ها یک نور روشن ، یک تونل و حتی یکی از نزدیکانشان را که به آن ها اشاره می کند دیده اند.

دکتر زاکیلا کلمنک کتیس از دانشگاه ماریبور در اسلوونی که این تحقیقات را انجام داده است گفت:چندین تئوری وجود دارد که مکانیسم های نزدیک به مرگ را شرح می دهد.ما متوجه شدیم در بسیاری از بیماران که این رویداد را تجربه کرده اند ، مقادیر دی اکسید کربن به حد بسیار بالایی می رسد.تحقیقات قبلی ما هم نشان داده است وارد شدن مقادیر بالای دی اکسید کربن به بدن از بیماران می تواند همین حس را در آن ها به وجود بیاورد.

این تحقیقات که در نشریه Critical Care به چاپ رسیده است نشان می دهد مقادیر بالای دی اکسید کربن در خون می تواند باعث بروز تجربیاتی مانند دیدن نور روشن ، وهم و خیال و تجربیات مرموز و عجیب شود.

این تحقیقات روی 52 بیمار انجام شده است که دچار ایست قلبی شده بودند و تجربه نزدیک به مرگ داشته اند.

دی اکسید کربن به طور طبیعی در جریان خون وجود دارد و توسط سلول های قرمز حمل می شوند و برای تنظیم خون استفاده می شود.درحین ایست قلبی میزان دی اکسید کربن معمولا کاهش پیدا می کند ، اما در تعداد کمی از بیماران مقدار این گار در جریان خون افزایش می یابد.

دکتر کلمنس کتیس در این باره گفت : تجربه نزدیک به مرگ هنوز هم ناشناخته است ، اما بسیاری از بیمارانی که ایست قلبی داشته اند این حالت را تجربه کرده اند.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 شهریور 12 :: 2:39 عصر ::  نویسنده : نابغه

کشف راز خوابیدن مورچه‌ها!؟

محققان دانشگاه فلوریدای جنوبی با بررسی رفتارهای مورچه های کارگر و ملکه دریافتند که مورچه های ملکه در طول روز ساعتهای بیشتری را به خواب اختصاص می‌دهند.
 اولین مطالعات درباره عادات خواب در مورچه ها نشان می‌دهد در هنگامی‌که ملکه مورچه ها در خوابی طولانی و عمیق است مورچه های کارگر در حال فعالیت بوده و انرژی مورد نیاز خود با استفاده از خوابهای کوتاه و مقطع به دست می‌آورند.
این شیوه و برنامه روزانه خواب در میان مورچگان می‌تواند دلیل طولانی تر بودن عمر مورچه های ملکه را که تا چندین سال ادامه دارد در برابر عمر چند ماهه مورچه های کارگر توضیح دهد. بر اساس این الگوی رفتاری می‌توان مطمئن بود که همیشه تعداد معینی از مورچه های کارگر به منظور نگهبانی و انجام کارهای مرتبط با لانه بیدار هستند.

محققان دانشگاه فلوریدای جنوبی مطالعه بر روی این الگوها را با انتقال لانه مورچه های آتشین به آزمایشگاه آغاز کردند. محققان لانه ای مصنوعی را به همراه سه ملکه، 30 مورچه کارگر و 30 لارو مورچه به وجود آورده و لایه ای شیشه ای را به منظور مطالعه عملکرد مورچه ها بر سطح آشیانه قرار دادند.
نتیجه بررسی ها نشان داد که مورچه های کارگر در فواصل نامنظمی‌به خواب می‌روند اما تعداد خوابهای کوتاهی که در طول روز برای این مورچه ها پیش می‌آید بسیار زیاد است. به صورت میانگین یک مورچه کارگر روزانه 250 بار چرت می‌زنند که هر بار خواب آنها کمتر از یک دقیقه به طول می‌انجامد. این زمان با چهار ساعت و 48 دقیقه خواب روزانه برابری می‌کند. این به آن معنی است که 80 درصد از نیروهای کار در آشیانه در هر زمانی از روز بیدار و فعالند.

این در حالی است که ملکه ها در فواصل تعیین شده ای به خواب رفته و در حقیقت زمان خواب خود را با دیگر ملکه ها هماهنگ می‌کنند. هر ملکه به صورت میانگین 90 بار در طول روز به خواب می‌رود که هر دوره خواب 6 دقیقه به طول می‌انجامد. در واقع ملکه ها روزانه 9 ساعت به خواب می‌روند. مورچه های ملکه معمولا به خوابهای عمیقی فرو می‌روند و در این حالت شاخکهای آنها به کلی جمع می‌شود. محققان با تحت نظر گرفتن حرکات شاخکهای این مورچه ها دریافتند که مورچه‌های ملکه در این حالت خواب نیز می‌بینند.
به گفته دانشمندان طولانی بودن مدت خواب در ملکه ها یکی از نکات کلیدی برای توضیح طولانی تر بودن طول عمر این حشرات کوچک است.
بر اساس گزارش بی بی سی، مورچه های ملکه معمولا 6 سال زندگی می‌کنند و مورچه های کارگر به صورت طبیعی تنها 6 ماه طول عمر دارند.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 شهریور 12 :: 2:38 عصر ::  نویسنده : نابغه

 

نتایج علمی درباره پیش بینی زلزله

 
گزارشات وقوع یک زلزله حتمی در کلانشهر تهران در روزهای اخیر موجب نگرانی بیش از پیش مردم شده است.به همین علت گزارشی درباره چگونگی وقوع زلزله و اینکه آیا می توان زلزله را پیش بینی کرد یا خیر؟ در زیر می آید.

به گزارش مهر ، زمین لرزه یا زلزله به حرکات ناگهانی و سریع پوسته زمین گفته می شود. این حرکات ناشی از آزادسازی انرژی در یک نقطه داخلی زمین است که به آن کانون زلزله می گویند. از کانون زلزله یکسری امواج ارتجاعی با عنوان «امواج زمین لرزه ای» در تمام جهت ها حتی به بخش های داخلی تر زمین گسیل می شوند. به مناطقی از سطح زمین که در خط عمودی کانون زلزله قرار دارند نقطه ظهور و انتشار زمین لرزه در سطح زمین گفته می شود. در این مناطق بیشترین شدت زلزله به ثبت می رسد.

هر روز در روی زمین هزاران زمین لرزه رخ می دهد در حالی که تنها چند دهم این لرزه ها برای جمعیت زمین قابل درکند و بیشتر این زمین لرزه های قابل درک منجر به بروز هیچ خسارت و جانی و مالی نمی شوند. دوره متوسط یک زمین لرزه زیر 30 ثانیه است اما برای زلزله های شدیدتر این زمان می تواند به چند دقیقه نیز برسد.

برخی از زمین لرزه های به خصوص بسیار شدید می توانند با برخی از پدیده های طبیعی مثل رعد و برق یا صاعقه همراه شوند و تغییرات ناگهانی در میدان مغناطیسی و الکتریکی ایجاد کنند.همچنین می توانند منجر به عصبی شدن حیوانات ، تغییر سطح آب های زیرزمینی و آبهای ساحلی و فعالیت آتشفشانی شوند.

تمام این موارد بارها توسط شاهدان عینی دیده شده و از دیدگاه علمی نیز به تائید رسیده اند اما با وجود این نمی توانند استانداردهای دقیقی را برای پیش بینی زلزله ارائه کنند.

پیش بینی زلزله

از قرن نوزدهم مطالعات زیادی در بررسی ارتباط میان تغییرات ارتفاع سطح آبها، بررسی نیروی گرانش محلی و انتشار گاز رادون برای پیش بینی زلزله انجام شده است اما متاسفانه تاکنون شناخت بشر برای پردازش و ارائه مدلهایی که بتوانند علائم مفیدی را برای انجام پیش بینی دقیق و موثر زمان، محل وقوع و شدت یک زلزله نشان دهند کافی نبوده است.

پیش بینی با گاز رادون 

رادون یک گاز نجیب است که با دیگر عناصر و ترکیبات شیمیایی ترکیب نمی شود. بخش اعظم این گاز در داخل سنگ های زمین باقی می ماند. در صورت بروز حرکات ناگهانی سنگ ها (برای مثال در مدت و یا بلافاصله قبل از بروز یک زلزله) این گاز از عمق زمین خارج شده و به سطح می رسد. به این ترتیب با اندازه گیری میزان تجمع این گاز در یک منطقه خاص از چند ساعت قبل امکان پیش بینی یک زلزله وجود دارد.
 
«زلزله هایچنگ» در منطقه «لائوینگ» چین که چهارم فوریه 1975 رخ داد از نظر تاریخی اولین و تنها زمین لرزه پیش بینی شده است اما در این مورد علائم انتشار گاز رادون آنچنان شدید و منظم بود که جای هیچ تردیدی را برای وقوع یک زلزله باقی نمی گذاشت.
 
در حقیقت امروزه از طریق بررسی های غیرمستقیم گاز رادون 222 که از پوسته زمین ساطع می شود امکان پیش بینی زلزله و ارائه هشدارهای لازم از 6 تا 24 ساعت قبل از زمین لرزه وجود دارد. دقت این پیش بینی زمین لرزه می تواند تا شعاع  120 کیلومتر با شدت 1.8 تا 3 مگنتید تا 75 درصد و برای حوادث با شدت بالای 3 مگنتید تا 80 درصد باشد.
 
یکی از موارد چالش برانگیز پیش بینی زلزله با استفاده از انتشار گاز رادون در مورد زلزله 6 آوریل 2009 آکوئیلا در ایتالیا رخ داد.
 
براساس اخبار منتشر شده ، «جان پائولو جولیانی» تکنسین لابراتوار موسسه فیزیک ایتالیا در هفته های قبل از وقوع این زلزله فرضیه یک زمین لرزه فاجعه آمیز را مطرح کرده بود.

این درحالی است که «آنتونیو پیرسانتی» مدیر بخش لرزه شناسی تکنوفیزیک موسسه ملی ژئوفیزیک و آتشفشان شناسی ایتالیا در این خصوص اظهار داشت: این پیش بینی نمی تواند درست باشد چرا که اولا محل وقوع زلزله را سولمونا در فاصله 60 کیلومتری آکوئیلا و در تاریخ 29 مارس (به جای 6 آوریل) نشان می داد و ثانیا در کل زلزله ها را واقعا نمی توان پیش بینی کرد.
 
این زلزله شناس افزود: این چیزی که می گویند در فلان تاریخ در چند ماه یا چند سال دیگر یک زلزله رخ می دهد، تقریبا غیرممکن است. چیزی که امروز علم بشر می تواند انجام دهد ارزیابی خطرات زمین لرزه است بنابراین نمی توان گفت که در روز X در ساعت Y در منطقه Z یک زمین لرزه با شدت کم یا زیاد رخ می دهد. در واقع این کاری نیست که ما قادر باشیم انجام دهیم.
 
این پژوهشگر تاکید کرد: پیش بینی یک حادثه زمین لرزه ای مثل پیش بینی هواشناسی نیست. تحقیقات در این بخش تازه در آغاز راه است. چیزی که درحال حاضر اهمیت دارد پیشگیری است و نه پیش بینی. پیشگیری از طریق توسعه ساختمانهای ضدزلزله، آماده سازی مردم و فرهنگ سازی تنها راه مقابله با این رویداد طبیعی است.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 شهریور 12 :: 2:37 عصر ::  نویسنده : نابغه

بازی های فکری شما را باهوش تر نمی کنند

میلیون ها نفر هر روز بازی های فکری می کنند تا باهوش تر بشوند ، اما تحقیقات جدید نشان می دهد این بازی ها هیچ تاثیری روی هوش شما ندارد.
دانشمندان با انجام تحقیقاتی که جمعیت زیادی را هم شامل می شد ، اثرات این بازی ها را بررسی کردند و متوجه شدند آنها هیچ تاثیری روی بهبود عملکرد حافظه و دیگر مهارت های ذهنی ندارند.
اگرچه داوطلبین با گذشت زمان امتیاز بیشتری به دست می آورند ، اما این به دلیل افزایش هوش آنها نیست بلکه آنها با بازی کردن بیشتر مهارت خود را افزایش می دهند تا هوش خود را.
برای بررسی این موضوع بیش از 11 هزار نفر در کشور انگلستان به مدت 6 هفته در طی یک تحقیق که در سطح ملی انجام شده بود ، این بازی ها را انجام دادند.
با انجام این تحقیقات دانشمندان متوجه شدند این افراد هیچ پیشرفتی در زمینه هوشی نسبت به افرادی که در این مدت فقط از اینترنت استفاده کردند نداشتند.
دکتر آدریان اون از مرکز تحقیقاتی علوم مغزی در کمبریج دراین باره گفت : تحقیقات ما نشان میدهد این بازی ها هیچ تاثیری روی مغز انسان ها ندارد.بیشتر داوطلبین 25 دوره بازی را در طول 6 هفته کامل کردند ، اما بهره هوشی و دیگر توانایی های مغزی آن ها در همان وضعیت قبل از انجام تحقیقات باقی ماند.
با این حال پزشکان معتقدند شاید این بازی ها بتوانند در حفظ مهارت های ذهنی و جلوگیری از کاهش آنها که همراه با افزایش سن اتفاق می افتد موثر باشند ، اگرچه که در قوی تر کردن حافظه ، تمرکز ، مهارت های تصمیم گیری و قابلیت حل مشکل هیچ تاثیری ندارد.
بازی های بهبود عملکرد مغز ، یک صنعت چند میلیون دلاری است .برای مثال تا کنون بیش از 100 میلیون بازی فکری نینتندو در سراسر جهان فروخته شده است.
میلیون ها نفر نیز سعی می کنند با کمک جدول و یا پازل ها ذهن خود را فعال نگاه دارند.
اما دانشمندان معتقدند هنوز شواهد کافی برای اثبات موثر بودن این بازی ها در بالاتر بردن عملکرد مغزی به دست نیامده است.
کلیو بالارد از جامعه آلزایمر در این باره گفت : شاید این تحقیقات نظر ما را در مورد پر کردن اوقات فراغت خود و گذراندن وقت با این بازی ها عوض کند.برای مثال شاید قدم زدن فواید بیشتری برای ما به جای گذراندن وقت با این بازی ها داشته باشد.

 




موضوع مطلب :


5 روش برای اینکه وقت‌هایی که می‌خواهید گریه کنید، بخندید!؟

زندگی فوق العاده ست! زندگی یک شاهکاره! زندگی محشره!
در حقیقت زندگی همه‌ی اینهاست. متاسفانه واقعیتی که هست، زندگی می‌تواند لحظه به لحظه خرد کننده‌تر از آنی باشد که در موردش می‌گویند. اغلب اوقات این روزها خیلی عادی است اگه بخواهی گریه کنی!
غوطه ور شدن در یک دوره‌ی کوتاه خود‌خوری ایرادی ندارد. نکته اینجاست که این دوره باید کوتاه باشد. خودخوری بیش از اندازه، هیچ نتیجه‌ای ندارد.

وقتی برای تغییر وضعیت آماده هستید 5 راه هست جلوی پای شما. 5 راه برای اینکه بخندید وقتی دنیا میخواد که گریه کنید‍!
نکته : من در مورد تراژدی واقعی، مثل وقتی که عزیزی از دست رفت، صحبت نمی‌کنم. من در مورد مواقعی حرف می‌زنم که یک مهمانی خودخوری برای خودمان راه می‌اندازیم چون دلتنگ شدیم یا تنها موندیم یا یک ترفیع را از دست دادیم یا …
• یک / یه نگاه به اطراف بندازین

حدس بزن چی شده است؟ زندگیت آنقدرها هم بد نیست. اگر الان داری این را می‌خوانی، پس حتما به کامپیوتر و اینترنت دسترسی داری. خودت می‌دانی برای میلیونها نفر در جهان، چیزهای خیلی بدتری ممکنه وجود باشد که….
چند وقت قبل، زمانی که وسط یک خودخوری کوچک بودم، آخرین نظریاتRandy Pausch را خواندم.
حکایت یک مرد 46 ساله بود، با همسر و سه فرزندش، که برایشان تشخیص بیماری لاعلاج سرطان داده شده بود. این داستان درسهای زندگی فوق‌العاده‌ای دارد، اما یکی از بزرگترین درسهایی که گرفتم، آنی نبود که رندی به طور واضح در سخنرانیش گفته بود.
من پیش خودم فکر کردم: “wooow. زندگیم خیلی بد به نظر می‌رسه .خیلی بده. اما دست‌کم سرطان ندارم”. ممکن است یک خورده بی‌رحمانه باشد اما من احساسی را داشتم که رندی میخواست آن را تقویت کند.
تراژدی‌های واقعی وجود دارد که می‌تواند به شما وارد شود. البته بیشتر اوقات مردم وقتشان را برای غصه خوردن روی چیزهایی تلف میکنند که تراژدی واقعی نیست. در مورد چیزهایی است که نهایتا هیچ اهمیتی ندارند.
از عجایب روزگار این است که بیشتر مردمی که می‌شناسم، آنهایی که با تراژدی‌های واقعی روبرو شدند، با غرور با مشکل برخورد کردند و بهترین نتیجه را هم گرفتند. اینجاست که زندگی عجیب می‌شود…
دفعه‌ی بعد که در مورد چیزهای کم‌اهمیت غمگین بودید، یک نگاه به اطراف بی‌اندازید. آدمهای زیادی وجود دارند که وضعیتی خیلی بدتر از آن چیزی که شما احساس می‌کنید، داشتند و به بهترین نحو از پسش بر‌آمدند. از این نمونه‌ها پیروی کنید و با چیزهایی که دارید خوش باشید.

• دو / سفر زمان به “یه روزی”

ببینید، شما این حقیقت رو می‌دانید که در چند ماه آینده، دقیقا برمی‌گردید به همین الان و به خودتان می‌خندید که چقدر احمقانه عکس‌العمل نشان دادید. این یه حقیقت است. احتمالا قبل از این به خودتان گفتید: “یک روزی برمی‌گردیم و به این موضوع میخندیم”. همین‌طور می‌دانید که در آینده چقدر خانواده و نزدیکان‌تان با آن شما را سوژه می‌کنند :)
ازمرحله‌ی غم و غصه عبور کنید و همین الان به آن بخندید :) فقط تصور کنید که الان همان “یه روزی” است و فکر کنید که شمای آینده، درباره آن به شمای الان چه خواهد گفت. من بعید می‌دانم شمای آینده کلمات آرامش‌بخشی مثل “به آینده نگاه کن. همه چی عالی میشه” را بگوید.
نه! شمای آینده خواهد گفت “هی ، آه و ناله رو تمومش کن. زندگی خیلی کوتاهه و هیچکس یا هیچ چی ارزش اونو نداره که براش گریه کنی”.
تصور کنید آرنولد با تیپ و قیافه «ترمیناتور» بیاد و به عنوان «آینده شما» این‌ها را با آن لهجه اتریشی بامزه و تیپ و قیافه‌اش بگوید :)
نیازی نیست این تصویر بامزه را به همه نشان بدهید. فقط یک لبخند کوچولو هم می‌تواند شما رو بخنداند و دورنمایی که لازم است رو بهتان بدهد.

• سه / قهقهه بزنید، حتی بی‌دلیل!

این یکی‌ را خواهشا توی خلوت انجام بدهید اما حتما امتحانش کنید. همین الان یک امتحانی کنید. فقط بلند بخندید. نه! نه! خنده ریز نه!! یک قهقهه‌ی طولانی از ته دل. اگر کسی آمد توی اتاق می‌توانید بگویید یک مطلب خیلی بامزه از یک فتحی خواندم. چقدر این فتحی بامزه است ماشالله :)) کنتور که ندارد! از شوخی گذشته میدانم ممکن است سر سوزن احمقانه به نظر بیاد، اما من قول میدهم که الان یک خورده بهتر شدید. درست است؟ دقیقا دلایل فیزیولوژیکی و عصبیش را نمی‌دانم، اما می‌دانم که خندیدن، حال شما را بهبود می‌بخشد.
نسخه ی آبرومندانه و با تخفیفش یه لبخند ساده است، به جای خندیدن. همان اثر را دارد، و برای انجام دادن در جای عمومی یک کمی آسانتر است.

• چهار / از گالاگر الگو بگیرید.

گالاگر کمدینی بود که جک‌های خیلی بدی می‌گفت، اما برای برخی دلایل ناشناخته، کاملا در در کارش موفق بود. او کارهای زیادی برای انجام دادن در برنامه‌اش داشت ولی بزرگترین قسمت از کارش خرد کردن میوه با یه پتک بسیار بزرگ بود.
من پیشنهاد نمی‌کنم هندوانه خرد کنید اما توصیه می‌کنم که سعی کنید خوشمزگی مخصوص به خودتان را داشته باشید، حتی وقت‌هایی که آن احساس را ندارید.
یک حقیقتی وجود دارد: برای ساختن جک، مجبور هستید به دنبال  چیزهای بامزه باشید. وقتی دنبالش هستید، پیدایش میکنید و هر وقت پیدایش کردید، اولین قدم به سوی «خندیدن به جای زار زدن» را برداشتید.
وقتی ناراحت هستید، قول بدید دنبال شوخی بگردید. یه راه ساده برای انجام دادن این کار این است که عادت کنید از خودتان بپرسید “چه چیز خنده داری در این مورد وجود داره؟” ممکن است همیشه به جواب نرسید، اما سعی کردید که مغزتان دنبال یک چیز بامزه بگردد :)
عین گالاگر، حتما نیاز ندارید که هر حرفی می‌زنید خیلی هم بامزه باشد. شما جک‌تان را بسازید. خنده خودش می‌آید :)

• پنج /  بپرید وسط یه خروار هرهر، کرکر

عجیب است اما انسان‌هایی که غمگین هستند دوست دارند یک سری کارهایی را انجام بدهند که توی غم و غصه بمانند!!
آنها فیلم‌های اشک‌انگیز نگاه میکنند، به عکس‌های غمناک زل می‌زنند و موسیقی‌های غم‌انگیز گوش می‌کنند که آدم سالم را هم غمگین می‌کند.
وقتی شما وسط این پروسه هستید و دارید این کارها را انجام می‌دهید به نظرتان می‌رسد که دارید یک کار درست انجام می‌دهید  اما هر ناظر بیرونی به راحتی می‌تواند به شما بگوید که توی یک وضعیت تاسف برانگیز گیر افتادید. با قفل کردن روی چیزهای شاد و خنده‌دار از این وضعیت خلاص شوید. فیلم و شوهای تلویزیونی خنده‌دار ببینید. با افراد شوخ معاشرت کنید. کمدی‌های حمید ماهی صفت را برای همین وقت‌ها می‌سازند دیگر :) این باعث یک تغییر دورنمای زیبا میشود که حتی انتظارش رو هم نداشتید.
اگر موارد بالا موثر نبود چه؟
در این صورت دیگر تمرین کردن را متوقف کنید. باز بروید و به یک موجود بدعنق تبدیل بشوید. یک موجود ترحم‌ برانگیز. چندین سال بعد هم به خاطر روزهایی که می‌توانست معرکه باشد و از دستش دادید خودتان را سرزنش کنید. چند سال هم بعد به فرزندان‌تان بگویید ما نسل سوخته بودیم و غم و غصه یقه‌مان را گرفته بود و از این حرف‌ها :)
ولی اگر فکر می‌کنید کاری هست که حال‌تان را بهتر می‌کند از خودتان دریغ نکنید. مثلا داد و هوار بکشید البته نه سر کسی. بروید تو بیابان 6 ساعت جیغ بکشید تا خالی بشوید. یک نامه پر از عصبانیت بنویسید ولی هیچ وقت به فکر ارسال کردنش نباشید. بروید به یک کیسه شنی مشت بزنید. ورزش هم هست و برای سلامتی خوب است :)
توجه داشته باشید که بدخلقی فیزیکی و لفظی روی موضوع عصبانیت‌تان وارد نکنید. شما کار خودتان را انجام بدهید. بدخلقی و ناراحتی خودش از وجودتان می‌رود بیرون!
سالها پیش یک ماهی بود که خودم را اذیت می‌کردم. یک جایی تصمیم گرفتم دیگر وقتش است که از این حالت خارج بشوم، پریدم روی تردمیل. موضوع اینه که من از دویدن متنفرم و اصلا دست به دویدنم خوب نیست. اگر بتوانم برای 20 دقیقه با تمرکز بدوم می‌تواند موثر باشد.
این روزها تردمیل را روشن میکنم و شروع می‌کنم به دویدن و تمام احساسم و فکرم را روی دویدن متمرکز می‌کنم. بعد از 45 دقیقه، خسته که شدم، احساس میکنم بهتر از همه‌ی وقت‌های هفته‌های اخیر هستم.
خود من خیلی دوست دارم یک سر بروم بانجی‌جامپینگ ولی خوب اعتراف می‌کنم می‌ترسم :)
دقت کنید که کارهای احمقانه‌ای نکنید و به خودتان آسیب نرسانید، اما امتحانش کنید. وقتی انجامش دادید، دوش بگیرید و یه فیلم خنده‌دار نگاه کنید…
دفعه‌ی بعد که گرفتار ناراحتی‌های الکی  شدید، یکی یا چند تا از این تکنیک‌ها را امتحان کنید.




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 شهریور 11 :: 10:13 عصر ::  نویسنده : نابغه

شنا با انسان، دلفین‌ها رانابود می‌کند

دانشمندان انگلیسی به این نتیجه رسیده اند رفتارها و کنش انسانها نسبت به دلفین ها ، از جمله شنا کردن در نزدیکی آنها برای این جانداران آزار دهنده است و مانع از استراحت کردن، تغذیه درست و غذا دادن به دلفین های کوچک می شود.

به گفته دانشمندان دانشگاه نیوکسل شنا کردن در فاصله ای بسیار نزدیک از دلفین ها و تلاش برای لمس کردن آنها برای این جانداران زیبا و حساس به شدت استرس آور است و از این رو آنها در تلاشند به گونه ای این تاثیر منفی طولانی مدت را در دلفینها کاهش دهند.

«پر برگرن» یکی از دانشمندان حاضر در این مطالعات می گوید هر زمان قایق توریست ها در منطقه سکونت دلفین ها حضور پیدا می کند این جانداران به شدت برآشفته شده و مدت کوتاهتری را به تغذیه اختصاص می دهند این فرایند تاثیر بسیار منفی نه تنها بر روی هر یک از دلفینها به جا می گذارد، بلکه در طولانی مدت بر روی جمعیت کل این جانداران تاثیر گذاشته و می تواند به نابودی تدریجی آنها منجر شود.

دیگر دانشمندان معتقدند شنا کردن با غریبه ها می تواند دلفین ها را دچار اختلالات روانشناسانه کند جزیره «زانزیبار» در آفریقای جنوبی یکی از معدود مناطقی است که در آن توریسم جایگزین شکار دلفین ها شده و این مطالعات نیز در این جزیره انجام گرفته است.

محققان با زیر نظر گرفتن دلفین ها طی دوره ای 40 روزه دریافتند در حضور قایقهای توریستی مدت زمان استراحت دلفین ها از 38 درصد از روز به 10 درصد کاهش پیدا می کند و در عین حال مدت زمانی که این ماهی های هوشمند برای جستجوی غذا و برقراری ارتباط با دیگر اعضای گروه نیاز دارند نیز از حدود 19 تا 10 درصد به 10 تا 4 درصد کاهش می یابد.

از سویی دیگر رفتارهای رفت و آمد یا حرکات کلی این جانداران با حضور قایق های توریستی به حداقل میزان خود می رسد به گفته دانشمندان با وجود اینکه متوقف کردن شکار دلفین ها در این منطقه و جایگزینی آن به واسطه توریسم قدمی بسیار بزرگ و ارزشمند برای حفظ دلفینها به شمار می رود، اما سیستم جدید به گونه ای دیگر این جانداران را در معرض خطر و آسیب روحی قرار داده و باید قوانین جدیدی برای کنترل این تاثیر منفی تعیین شوند.

بر اساس گزارش تلگراف، در واقع با حضور توریست ها در منطقه میزان انرژی مصرفی دلفین ها از انرژی که جذب می کنند پیشی می گیرد زیرا فرصت استراحت و تغذیه آنها کاهش پیدا کرده و این جانداران به تدریج ضعیف می شوند.




موضوع مطلب :


<   <<   36   37   38   39   40   >>   >