سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درباره وبلاگ

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 198
  • بازدید دیروز: 17
  • کل بازدیدها: 196676
  • بازدید ماهانه: 196676



نابغه کوچولو
صفحه نخست                  ATOM                 عناوین مطالب            نقشه سایت
شنبه 92 مرداد 12 :: 12:38 عصر ::  نویسنده : نابغه

این بیماری ها از پدر به فرزند به ارث می رسد


مطالعات جدید دانشمندان نشان می‌دهد بیماری دیابت و بیماری‌های قلبی و عروقی ژنتیکی است و در 8 درصد موارد از پدر به فرزندان به ارث می‌رسد.

پژوهشگران دریافته‌اند استرس آقایان در طول زندگیشان به فرزندانشان منتقل خواهد شد و بر رشد فرزندان تاثیر می‌گذارد.

گفتنی است: محققان دریافته‌اند به طور شگفت انگیزی اخلاق پدرها بر روی فرزندان آنها در آینده تاثیر خواهد گذاشت و استرس پدرها باعث اختلاتی در مغز فرزندان می‌شود.

بررسی‌ها نشان می‌دهند پدرانی که سابقه‌ی بیماری‌های قلبی دارند و یا دیابت از سابقه‌ی خانوادگی آن‌ها محسوب می‌شود حتما باید این بیماری‌ها را در فرزندانشان کنترل کنند.




موضوع مطلب :


شنبه 92 مرداد 12 :: 12:36 عصر ::  نویسنده : نابغه

چگونه معذرت خواهی را به کودک مان بیاموزیم؟


یکی از موضوعات مهمی که والدین در تربیت فرزندشان به آن اهمیت می دهند، احترام گذاشتن به دیگران و عذرخواهی کردن است.
بسیاری از والدین، هرگز به رفتارهای بد فرزندشان واکنش نشان نمی دهند و کم سن بودن او را توجیه کننده رفتارهایش می دانند. در مقابل، پدر و مادرهایی هستند که فرزندشان را در مقابل هر خطای کوچکی، وادار به عذرخواهی می کنند.

از چه سنی باید به بچه ها آموزش دهیم که عذرخواهی کنند؟
هر انسانی باید از مراحل مختلف رشدی عبور کند تا به بزرگسالی برسد. این مراحل رشد شامل رشد جسمی، جنسی، روانی و اجتماعی است. اگر دوران شیرخوارگی را کنار بگذاریم، کودک از 3 سالگی تا 7 سالگی و بعد، از 7 تا 11 سالگی در دوران کودکی به سر می برد. از 3 تا 7 سالگی یعنی سنین پیش از دبستان، کودک تفکر شهودی دارد، فکرهای عمیق ندارد و در کارهای خود، بی منطق است.

علاوه بر این، خودش را مرکز عالم می داند و تصور می کند همه باید مطیع او باشند و همه چیز را از آن خود می داند. نکته مهم تر اینکه کودک، خوب و بد را به صورت انتزاعی در نظر نمی گیرد و کارهایی را که انجام می دهد، خطا نمی داند. اما از سن 6 سالگی، به مرور زمان خوب و بد را می شناسد و منطق، کم کم در افکار و اعمالش شکل می گیرد. در سنین کودکی، بچه ها همه چیز را بزرگ تر از حد واقعی اش در نظر می گیرند و به بیان دیگر، همه چیز در نظر بچه ها غلو شده است، بنابراین والدین باید بدانند در این سنین، بچه ها را زیاد تنبیه یا تشویق نکنند چون بسیار مضر است.

کودکان، بسیاری از کارهای خود را بد نمی دانند، بنابراین چگونه باید به آن ها یاد بدهیم که عذرخواهی کنند؟
بچه ها در سنین کودکی، بیشتر به رفتار پدر و مادرشان توجه دارند، به عنوان نمونه، اگر پدر پشت تلفن به دوستش دروغ بگوید، دروغ گفتن برای بچه نهادینه می شود و احساس نمی کند اگر دروغ گفت باید عذرخواهی کند. والدین لازم است جلوی فرزندشان به صورت غیرمستقیم عذرخواهی کنند تا بچه یاد بگیرد اگر کار بدی انجام داد، لازم است عذرخواهی کند. البته این عذرخواهی باید به صورت معقول باشد، نه غلو شده.

چگونه والدین باید به صورت غیرمستقیم به بچه ها عذرخواهی را یاد بدهند؟
اگر کودک، کاری کرده که در جامعه عرف نیست و کار بدی تلقی می شود، والدین باید بدون اینکه شخصیت بچه را زیر سوال ببرند یا احساس منفی به کودک منتقل کنند، به عنوان نمونه به جای بیان الفاظی مانند «تو بچه بدی هستی»، «دیگر دوستت ندارم» به کودک خود بگویند «تو خوبی، ولی این کارت اشتباه بوده» یا «اگر من جای تو بودم، می گفتم ببخشید» علاوه بر این، والدین باید در نظر داشته باشند همان طور که نباید شخصیت کودکشان را زیر سوال ببرند، نباید نسبت به رفتار او بی تفاوت باشند و هر کاری کرد به رویش نیاورند.

روش های غیرمستقیم دیگر که والدین باید از آن طریق به کودکشان عذرخواهی کردن را بیاموزند، «نقاشی کشیدن» و «داستان اسباب بازی ها» است. در روش نقاشی کردن، اتفاقی که سبب شده کودک کار زشتی انجام دهد را نقاشی می کنیم. به عنوان نمونه، اگر کودک در مدرسه با دوستش دعوا کرده و او را کتک زده، این اتفاق را با کمک کودک نقاشی می کشیم و یک کودک گریان را ترسیم می کنیم و از کودک می پرسیم: «اگر بخواهیم دوستت لبخند بزند باید چه کار کنی؟» و آن زمان عذرخواهی را به او یاد می دهیم.

در روش داستان اسباب بازی ها نیز مشابه نقاشی کردن، از شخصیت های داستانی استفاده می کنیم و یک داستان تعریف می کنیم و از فرزندمان می خواهیم که در مورد آن کار بد، قضاوت کند. ممکن است پاسخ کودک، عذرخواهی نباشد. والدین باید به او کمک کنند تا به این نتیجه برسد.

در چه زمانی باید از کودک به صورت مستقیم بخواهیم عذرخواهی کند؟
اگر کودک با روش های غیرمستقیم که در بالا ذکر شد، عذرخواهی کرد، لازم است او را تشویق و یک هدیه کوچک برایش تهیه کنید. اما اگر کودک واکنش مثبتی نشان نداد یا سن کودک در حدی نبود که خوب و بد را تشخیص بدهد و کارش خیلی بد بود، به صورت مستقیم از او بخواهید که عذرخواهی کند. اما والدین باید توجه داشته باشند که این تقاضا همراه با خشم و خرد کردن شخصیت کودک نباشد.

به عنوان نمونه «تو بچه خوبی هستی، ولی انتظار من از تو این نبود» یا «من تو را دوست دارم، اما این رفتارت خیلی زشت بود، باید عذرخواهی کنی» یا «حتماً خسته بودی یا حواست نبوده که چنین رفتاری را مرتکب شدی» بعد از کودک بخواهید که عذرخواهی کند و سپس بگویید از دوستت می پرسم عذرخواهی کردی یا نه.

گاهی اوقات بچه ها در میهمانی، کار خطایی را انجام می دهند و والدین، در جمع از آن ها مصرانه می خواهند که عذرخواهی کنند. آیا این رفتار صحیح است؟
نکته مهم در مورد عذرخواهی این است که نباید غلو شده یا کم باشد. پدر و مادر باید توجه داشته باشند که برای یک اشتباه کوچک فرزندشان، نباید از او بخواهند یک عذرخواهی جدی انجام دهد و او را سرزنش کنند. یا برعکس اگر کودک، کار بسیار بدی انجام داده، بی تفاوت باشند و هیچ واکنشی نشان ندهند.

بنابراین اگر کودک در میهمانی، یک کار بدی انجام داد و این کارش عمدی بود، باید خیلی محکم و نه با احساس خشم و تنفر، از او بخواهید که عذرخواهی کند. اما اگر کار کودک غیر عمدی بود و درک درستی از آن کار نداشت، باید به صورت غیرمستقیم از او بخواهید که عذرخواهی کند. به عنوان نمونه بگویید: «خاله، من به جای پویا می گویم ببخشید، حواسم نبود» اما گاهی اوقات بچه ها متوجه کاری که می کنند نیستند یا سن آن ها به درک خیلی مسایل نمی رسد. به عنوان نمونه، اگر یک کودک 4 یا 5 ساله پایش را در جمع دراز کرد، نباید او را دعوا کنید و از او بخواهید از همه افراد حاضر در جمع با یک احساس منفی عذرخواهی کند. این کار باعث می شود اعتماد به نفس او کم شود و احساس حقارت کند و حالت وسواس گونه در رفتارش به وجود آید.

در برخی از موارد نیز پدر و مادر، عذرخواهی کردن را به فرزندشان یاد نمی دهند اما در جمع برای اینکه دیگران نگویند چه پدر و مادر بی تفاوتی، از کودکشان سوءاستفاده می کنند و در مورد هر اشتباه کوچک فرزندشان، او را وادار به عذرخواهی می کنند. این کار نیز اشتباه است و کودک را دچار عقده می کند.

آیا باید تفاوتی بین عذرخواهی کودک از والدین خود با دیگر افراد وجود داشته باشد؟
در وهله اول، کودک باید احترام گذاشتن را یاد بگیرد و بداند هر شخص چه جایگاهی دارد. پدر و مادر باید به فرزند خود بیاموزند که پدر و مادر یک حرمتی دارند، دوست یک حرمتی دارد، معلم جایگاه ویژه ای دارد، خواهر و برادر نیز از جایگاهی برخوردارند و این احترام را کودک از والدینش می آموزد. زمانی که کودک جایگاه اشخاص را درک کرد، نحوه برخوردش با افراد مختلف نیز تفاوت می کند. بنابراین، والدین باید در کنار رفتار مناسب خود، با بیان مثبت و دوستانه، احترام گذاشتن و عذرخواهی کردن از دیگران را به فرزندشان یاد بدهند.

بسیاری از کودکان به رغم رفتار مناسب والدینشان، اصرار دارند که کار بدشان را تکرار کنند و عذرخواهی نمی کنند. در چنین مواقعی والدین چگونه باید رفتار کنند؟
در چنین مواقعی، والدین باید نه واکنش مثبت نشان دهند و نه منفی. بی توجهی شاید کارساز باشد. اما اگر بچه ها باز هم اصرار به خطا داشتند، تنبیهاتی که جنبه جسمی ندارد، مناسب خواهد بود. این تنبیه ها نباید مسائل اولیه زندگی مانند غذا خوردن را دربرگیرد، بلکه باید قول هایی را که والدین به فرزندشان داده اند، محدود کند.




موضوع مطلب :


شنبه 92 مرداد 12 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : نابغه
چه کسی برای نخستین بار به هرم راه یافت؟!

برای هزاران سال هرم مسدود و مکشوف باقی مانده بود تا در سال 820 پس از میلاد عبداله مامون پسر‌هارون‌الرشید که از جسارت‌های او در کتاب هزار و یک شب زیاد یاد شده است تصمیم گرفت تا هرم را ببیند البته انگیزه اصلی او راه‌یابی به داخل هرم و یافتن گنج‌ها و مدارک تاریخی و جواهراتی بود که تصور می‌رفت در هرم وجود داشته باشد.

 

او معماران و کارگران بسیاری را با خود به داخل هرم برد اما سنگ‌های هرم به حدی سفت و محکم بودند که با ابزار آهنی نمی‌شد آنها را از سر راه برداشت.

بنابراین او تصمیم گرفت که سنگ‌ها را با آتش داغ کنند و سپس با ریختن سرکه سرد در آن‌ها ایجاد شکاف نمایند. سرانجام بعد از تلاش بسیار به درون هرم رفتند آن‌ها مسیرهای بسیاری را در هرم پیدا کردند و نام‌هایی نیز برای آن برگزیدند، اما هیچ‌گونه جواهراتی در آنجا یافت نشد، تنها مشتی خاک و سنگ و فضله حیوانات. اما مامون که از ادامه کار خسته شده بود و نتیجه‌ای از زحمات خود بدست نیاورده بود در یک فرصت مناسب جواهراتی را گوشه‌ای پنهان نمود و سپس همراهان خود را برای ادامه کار به آنجا دعوت کرد بدین صورت به آن‌ها دلگرمی داد اما دیگر چیزی در آنجا نبود.

بدین سان اولین تلاش انسان‌ها در مورد هرم به ناکامی رسید. و تا امروز هیچ کس دقیقا نمی داند اهرام برای چه ساخته شده چون نه جسدی در آن یافت شده که نشان دهد فراعنه در آن دفن شده‌اند و نه سند و مدرکی تاریخی در این مورد بعد هم اهرام بر خلاف رسومات آن زمان بدون هیچ‌گونه زیبایی">آرایشی می‌باشد و اصلا در داخل هرم نیز تزیین به کار نرفته است. بسیاری از دانشمندان بزرگ دنیا معتقدند که هرم برای هدفی متعالی و عظیم بنا شده اما چه هدفی هیچ کس نمی داند!!!
بنابراین تا به امروز مشخص نیست این بنای بزرگ به چه دلیل ساخته شده است.




موضوع مطلب :


شنبه 92 مرداد 12 :: 12:28 عصر ::  نویسنده : نابغه
سگ های عجیب - حیوانات نقص

سگ های عجیب – حیوانات نقص

 

پرندگان عجیب غریب

پرندگان عجیب غریب

غورباقه رنگارنگ - وزغ رنگی

غورباقه رنگارنگ – وزغ رنگی

انگشت های عجیب - دست های ناقص شده

انگشت های عجیب – دست های ناقص شده

لاکپشت های عجیب - نسل گونه های لاک پشت ناقص

لاکپشت های عجیب – نسل گونه های لاک پشت ناقص

ماهی بزرگ - ماهی غول آسا

ماهی بزرگ – ماهی غول آسا

لاکپشت دوقلو

لاکپشت دوقلو

سگ پرنده

سگ پرنده

عقاب سگی

عقاب سگی

گوساله ناقص - گوساله 6 پا - ژنتیکی

گوساله ناقص – گوساله 6 پا – ژنتیکی

گوساله دوسر - حیوانات دوسر

گوساله دوسر – موجودات دوسر

گوسفند های بیمار ژنتیکی

بره ناقص – بره ناقص الخلقه




موضوع مطلب :




دوران بارداری زمان به یادماندنی در زندگی یک زن است اما مهم تر از آن تولد نوزاد است. با تولد نوزاد که از شگفتی های خلقت محسوب می شود، والدین به گریه می افتند و دچار شور و هیجان می شوند.
به چند واقعیت جالب درباره نوزادان اشاره شده است.نوزاد در پنج ماهگی، به 2برابر وزن هنگام تولد می رسد.

هنگام تولد، گوش میانی نوزاد هنوز پر از مایعات است که در شنوایی وی اختلال ایجاد می کند. با این وجود تنها صدایی که قادر به تشخیص آن است، صدای مادر است.

در سوئد سال 1987 محققان، نوزادی را که تازه به دنیا آمده بود روی قفسه سینه مادر قرار دادند و طی یک ساعت نوزاد با حرکت کردن موفق شد سینه مادر را پیدا کند. این آزمایش ثابت می کند نوزاد از زمان به دنیا آمدن قادر است چهار دست و پا راه برود.

در هر ثانیه، 4نوزاد به دنیا می آیند، به عبارت دیگر در هر دقیقه حدود 255 نوزاد متولد می شود!

نوزاد اگرچه گریه می کند اما اشک نمی ریزد چرا؟ اگرچه غدد اشکی فعال است اما اشکی که تولید می شود، تنها چشم را مرطوب نگه می دارد و از آن محافظت می کند.

نوزاد در هر دقیقه 40بار نفس می کشد در حالی که یک فرد بزرگسال 12 تا 20 بار نفس می کشد.نوزادان نزدیک بین به دنیا می آیند و تنها می توانند تا فاصله 31 یا 34سانتی متر را به وضوح ببینند.

بیشتر نوزادان با چشم های آبی به دنیا می آیند. این رنگ از ذرات رنگ پشت عنبیه و بافت اصلی عنبیه به وجود می آید. در بیشتر موارد هنگام تولد ملانین در بافت اصلی شکل نگرفته و به همین علت است که نوزاد با چشم آبی به دنیا می آید. در 6 تا 12ماهگی، ملانین (رنگدانه اصلی چشم) ظاهر می شود.

از هر 3نوزاد، یک نفر لکه مادرزادی دارد که این آمار در دختران 2برابر پسران است.

تعداد استخوان نوزاد 270عدد است که خیلی بیشتر از تعداد استخوان بزرگسالان است. به مرور تعداد استخوان ها به 206 عدد می رسد. علت این امر جوش خوردن ستون مهره ها و جمجمه هنگام رشد نوزاد است.



موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مرداد 8 :: 6:12 عصر ::  نویسنده : نابغه

با نشانه های دروغ و دروغگو بیشتر آشنا شویم


آیا چشم‌‌های فرد دروغگو موقعیت خطیرش را نشان می‌دهد؟ آیا حرکت سریع دست‌ها یا چرخش چشم‌ها به این‌سو و آن‌سو نشانه‌های غیرقابل انکاری است که از دروغگو خبر می‌دهند؟ پاسخ این سوال‌ها را از زبان روان‌شناس بخوانید...

اصل دروغ‌پردازی
زمانی که از دروغ‌پردازی صحبت می‌کنیم، باید توجه کنیم طرف مقابل ما در کدام گروه سنی قرار دارد زیرا دلایلی که هر فرد زبان به دروغ باز می‌کند، با توجه به سن و سال او متفاوت است. مثلا در کودکان دروغگویی نشانه‌ای متفاوت با دروغگویی نوجوانان دارد و حسی دروغگویی در افراد بزرگسال‌، نشانه‌ها و دلایلی کاملا متفاوت با دو نمونه پیشین دارد.

_ در کودکان، دروغ‌پردازی نشانه‌ای از توانمندی آنهاست و از قدرت تخیلشان خبر می‌دهد یا آنکه می‌تواند دروغگویی همراه با ترس باشد؛ ترس از تنبیه یا مورد مواخذه قرار گرفتن.

_ معمولا درو‌غ‌پردازی در نوجوانان یک نیاز روانی برای جلب‌توجه است.

_ در افراد بزرگسال، معمولا به دلیل نیاز به در دست گرفتن یک جمع و گروه یا پوشاندن خطای خود در جمع موجبات دروغگویی فرد را می‌سازد. به هر حال گاهی فرد می‌خواهد رفتار گذشته‌اش را انکار کند و اصرار دارد بگوید رفتار من در گذشته این نبوده و چیز دیگری بوده است.

چرا دروغ می‌گوییم؟
دروغ‌‌پردازی دلایل متفاوتی دارد؛ ترس از تنبیه و مورد مواخذه قرار گرفتن دو عاملی است که افراد به خاطرش دروغ می‌گویند. دلیل دیگر انتقام‌گیری است. فرد گوینده دروغ با خودش فکر می‌کند از این راه می‌تواند به طرف مقابلش ضربه بزند. گاهی نیز مازاد مسوولیت فرد را وادار به دروغگویی می‌کند. برای مثال دانش‌آموزی که موظف شده یک شبه 10 مرتبه از روی یک درس رونویسی کند، زمانی که نمی‌تواند این وظیفه را انجام دهد لب به دروغ باز می‌کند و می‌گوید دل‌درد داشتم یا به جای آنکه خودش تمام رونویسی‌ها را انجام دهد، از دیگران کمک می‌گیرد. گاهی فرد به دلیل نارضایتی از خودش لب به دروغگویی باز می‌کند زیرا از آنچه که هست، راضی نیست و سعی می‌کند با دروغ‌گفتن خودش را بالاتر از واقعیت‌ نشان دهد. نمونه‌اش دختری که از او پرسیدم:‌ «چرا تا امروز ازدواج نکرده‌ای؟» و گفت: «وقتی جوان‌تر بودم و موقعیت‌های بیشتری برای ازدواج وجود داشت، به دروغ به افراد می‌گفتم بالای شهر زندگی می‌کنم.» در حالی که خانه‌شان جنوب‌شهر بود و به دلیل احساس نارضایتی از محل‌خانه‌اش دروغ گفته و موقعیت‌های ازدواج خوبی را نیز به همین دلیل از دست داده بود. ناکامی‌ها و عدم‌مدیریت‌ و برنامه‌ریزی صحیح نیز در این میان نقش دارند. مثلا ما دیر از خانه بیرون می‌‌آییم و دیر به جلسه می‌رسیم اما می‌گوییم ترافیک بود.

رفتار فرد دروغگو ممکن است به مرور زمان تشدید و تقویت شود. مثلا فردی که از دروغگویی‌های پیشین نتایج خوبی به دست آورده است، احساس موفقیت پیدا می‌کند و معتقد است شانس موفقیت‌های بعدی‌اش با دروغ بیشتر است.

جلوی دروغگو را بگیریم
دروغگویی یک مهارت است اما دلیل نمی‌شود دروغ‌های طرف مقابل را به روی خودمان نیاوریم. فرصت دروغ بافتن ندادن، یکی از مسوولیت‌های مهم والدین است. زیرا در واقع فرصت داده‌ایم مساله‌ای را در ذهن خودش طرح کند، کلمات را بچیند و پس از مقدمه‌چینی‌های اولیه، بدون احساس گناه دروغ بگوید. ما در واقع با خودمان را به آن راه زدن، اجازه داده‌ایم دروغ را تقویت کنیم. البته مجبور نیستیم بلافاصله در مورد دروغ واکنش نشان دهیم.

معمولا پس از اینکه فرد مقابل، دروغ خودش را به زبان آورد فضای روانی آرامی پیدا می‌کند. می‌توانیم منتظر گذر زمان بمانیم و با روش بحث‌کردن او را متوجه دانایی خودمان کنیم. مثلا بعد از مدتی به او بگوییم: «حالا واقعا فکر می‌کنی جمله‌ای که گفتی درست است؟ یا خودت آن جمله را باور داری؟» با این روش نشان داده‌ایم متوجه شده‌ایم. روش دوم اثبات حرف است. مثلا تاکید کنیم همه می‌دانند من دروغ را باور نمی‌کنم، شما هم می‌دانی. من از دروغ‌های اینقدر آشکار فاصله می‌گیرم.

راه دیگر استفاده از شوخی است؛ حالا بهانه دیگری نداشتی تا متقاعدم کنی؟ بهسازی و اصلاح رفتار هم اهمیت دارد. مثلا بگوییم به نظر من اگر به جای دروغ، صداقت به خرج می‌دادی، بهتر بود. لازم نبود از در و دیوار صحبت کنی، اگر بچه‌ات بیمار است، علت واقعی تاخیرت را بگو. دیر هم بیدار شده‌ای، باز هم حقیقت را بگو.

در نهایت مهم است هیچ‌وقت برای اثبات دروغ یک نفر پافشاری نکنیم زیرا به هر حال زیر بار نمی‌رود و از تکنیک‌های دفاعی هیجانی استفاده می‌کند یا با کلمه‌‌هایی دیگر حرفش را تکرار می‌کند و حتی قسم دروغ می‌خورد. این پافشاری‌ها، روش کاملا اشتباهی است.

رفتارشناسی دروغگو
پایه‌های محکم علمی‌ای وجود ندارد که فرد دروغگو از روی حرکت‌های دست و صورت قابل‌شناسایی است اما شواهد نشان داده افرادی که دروغ می‌گویند با دست‌هایشان بیشتر بازی می‌کنند، هنگام دروغ‌ گفتن احتمال اخم‌کردن آنها بیشتر است، سرو صورتشان را بیشتر از دیگران به این طرف و آن طرف تکان می‌دهند و سعی می‌کنند با این حرکت‌های هیجانی دروغ شان را توجیه کنند. شنونده دروغ نیز رفتارهای خاصی از خودش نشان می‌دهد مثلا به در و دیوار و آسمان و زمین نگاه می‌کند تا به هر ترتیبی که هست به طرف مقابلش بگوید من دروغ تو را می‌فهمم. برای نمونه تجربه ثابت کرده فردی که در معرض دروغ قرار دارد، بله و چشم به زبان نمی‌آورد و به این روش نشان می‌دهد بحث را قبول ندارد.

تفاوت‌های دروغگو و دروغ‌سنج
به زبان آوردن دروغ با متوجه دروغ‌شدن دو مبحث کاملا جداگانه هستند. فرد دروغگو به بخش شعور مغز خود مراجعه می‌کند و به مغز دستور می‌دهد پیام کلام موردنظر را پردازش کند و آن را به زبان بیاورد در حالی که فردی که متوجه دروغ می‌شود، با قوه ادراک خود وارد عمل می‌شود. چون حالا باید بتواند پدیده‌‌ها و تناقض‌ها را از صحبت‌ها و رفتار طرف مقابل کنار هم بچیند و به نتیجه برسد. با این اوصاف، شواهدی نیز وجود دارد که درباره دروغ، این دو ماجرا فاصله زیادی از یکدیگر ندارند و فرد دروغگو زمانی که در معرض صحبت‌های ضد و نقیض طرف مقابلش قرار می‌گیرد، بلافاصله حال خودش را در زمان دروغگویی شبیه‌سازی می‌کند.

انگار دروغ گفته‌ام
گاهی برای افراد پیش می‌آید با اینکه واقعیت را به زبان می‌آورند، خودشان می‌ترسند مبادا دیگران فکر کنند آنها دروغ می‌گویند. این اتفاق به 3 وجه بستگی دارد:

اول :
اعتمادبه‌نفس پایین؛ زمانی که فرد اعتمادبه‌نفس پایینی دارد و زیاد قسم می‌خورد یا جملاتش را با هیجان کاذب تکرار می‌کند، در تلاش است خودش را ثابت کند. این افراد معمولا خودشان را قبول ندارند و چنین فکری می‌کنند.

دوم :
گفتن دروغ زیاد؛ فردی که دروغ‌های زیادی گفته است، حتی زمانی که واقعیت را می‌گوید به دلیل فضای دروغ‌ها در ذهنش به چنین نتیجه‌ای می‌رسد.

سوم :
روش غلط رفتاری طرف مقابل؛ زمانی که طرف مقابل واکنش منفی نشان می‌دهد و تعامل ادراکی ندارد، چنین وضعیتی پیش می‌آید. فرد با درک پایین، مدام در حرف‌ طرف مقابل می‌پرد و احساس دروغگو بودن به او می‌دهد.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مرداد 8 :: 6:6 عصر ::  نویسنده : نابغه

اگر روی لپ‌تاپ آب ریخت، چه کار کنیم؟ 4 مرحله


یکی از بدترین فاجعه هایی که برای کاربران ابزارهای الکترونیکی اتفاق می افتد، ریختن آب یا چای یا هر نوع مایعی روی آن هاست. این اتفاق که بخصوص برای لپ تاپ ها به وفور روی می دهد، معمولا به سوختن مدارهای الکترونیکی و از دست رفتن ابزارهای گران قیمت و باارزش منجر می شود.
اما با چند اقدام ساده و در عین حال سریع، می توان از افزایش ابعاد این فاجعه جلوگیری کرد.
ممکن است در زندگی شما اتفاقاتی بیفتد که در حد یک فاجعه، زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. یکی از این اتفاقات ریختن آب یا چای یا نوشیدنی های دیگر روی لپ تاپ یا دیگر تجهیزات الکترونیکی شماست.
کارشناسان گیزمودو سعی کرده اند بهترین اقدامات اضطراری را در چنین شرایطی پیشنهاد بدهند:

1.سریع باشید
بله، ممکن است شما اشتباه کرده باشید. شما همین الان نوشیدنی خود را روی لپ تاپ گران قیمت خود ریخته اید. ما هم احساس شما را درک می کنیم، اما الان زمان نشستن و افسوس خوردن نیست. هر ثانیه ای که از دست بدهید، رطوبت به داخل تجهیزات لپ تاپ نفوذ می کند و ممکن است باعث ایجاد اتصالات کوتاه و تباهی قطعات الکتریکی شود. پس سریع باشید.
اول از همه با کشیدن سیم برق وسیله الکترونیکی خود شروع کنید. اگر این وسیله یک لپ تاپ است، باطری آن را نیز هر چه سریع تر جدا کنید. اگر صفحه کلید (کی بورد) کامپیوترتان است، آن را از کامپیوتر جدا کنید.
مایعات باعث ایجاد اتصالات کوتاه در تجهیزات الکترونیکی شما می شوند و به همین دلیل جدا کردن آن ها از جریان برق می تواند شانس نجات یافتن دستگاه شما را افزایش دهد!

2.خسارت را ارزیابی کنید
حال که دستگاه را از جریان برق جدا کرده اید، چند ثانیه ای را صرف بررسی محل و کمیت ریزش مایع کنید.
اگر این حادثه فقط در اندازه ریختن چند مایع روی کی بوردتان بوده، شاید جدا کردن چند کلید اطراف محل آب ریختگی بتواند مشکل شما را حل کند.
در این مواقع ما استفاده از دستمال الکلی را توصیه می کنیم که لکه ها و آلودگی ها را در خود حل کرده و خیلی سریع خشک می شود. شما می توانید با هزینه بسیار پایینی این دستمال الکلی را از داروخانه تهیه کنید و برای مواقع اضطراری در دسترس نگاه دارید.
در بسیاری از موارد، پاک کردن کی بورد و کلیدها مشکل را حل می کند. البته شاید در اثر ریختن آب یا چای روی کی بورد هیچ مشکلی برای آن پیش نیاید، اما به یاد داشته باشد که اگر شما تمام قسمت ها را به خوبی پاک نکنید، بعد از خشک شدن رطوبت کلید ها شما مانند گذشته کار نمی کند و ممکن است حالت چسبنده پیدا کند. اما اگر رطوبت محدود به سطح وسیله الکترونیکی نیست و به درون آن نفوذ کرده است، برای عمل جراحی آماده شوید!

3. قطعات را از هم جدا کنید
شما نمی توانید بدون باز کردن یک وسیله الکترونیکی آن را به خوبی تمیز کنید. اگر فکر باز کردن این وسایل شما را به وحشت می اندازد، قابل درک است. اما به یاد داشته باشید کوچک ترین شانس برای درست کردن وسایل گران قیمت شما بهتر از هیچ شانسی است.
البته اگر شما نمی دانید که کدام سمت پیچ گوشتی را باید برای باز کردن پیچ ها استفاده کنید، شاید تماس گرفتن با یکی از دوستان باتجربه ارزشش را داشته باشد.
با استفاده از یک پیچ گوشتی کوچک، وسیله الکتریکی خود را باز کنید البته مشخص است که دستورالعمل واحدی برای باز کردن همه دستگاه های الکتریکی وجود ندارد، اما ما در این جا چند نکته می گوییم که شاید به دردتان بخورد. شاید شما برای باز کردن وسیله الکتریکی تان نیاز به کمی نیروی بیش تر داشته باشید. اما در مورد مدارهای الکتریکی دقت زیادی داشته باشید.
اگر باز کردن یک وسیله نیاز به نیروی بیش تر از حد معمول نیاز دارد، احتمال وجود پیچ های مخفی را فراموش نکنید. در نگهداری از پیچ های خود دقت کنید. حتی آن ها را در یک فنجان قهوه هم نگذارید، چرا که بسیاری از وسایل دارای پیچ های با اندازه های متفاوت هستند و به همین دلیل شما در هنگام بستن وسیله خود باید به یاد بیاورید که هر پیچ برای چه جایی است.
اگر یک وسیله الکتریکی خیلی پیچیده به نظر می رسد و شما نگران هستید که نتوانید آن را دوباره به حالت اول برگردانید، نگران نباشید. یک دوربین دیجیتال بردارید و قبل از جدا کردن قطعات از وسیله خود چند عکس بگیرید.
هدف اصلی شما رسیدن به هر بورد الکتریکی یا قطعاتی است که ممکن است در اثر ریختن آب مرطوب شده باشند. اگر شما در حال جدا کردن قطعات لپ تاپ هستید، باید بورد اصلی و تمام بوردهای کوچک متصل به آن را جدا کنید.

4. تمیز کنید
زمانی که شما قطعات لپ تاپ خود را جدا کردید، نوبت پاک کردن لکه ها و رطوبت است. اگر شما روی قسمتی از بورد خود لکه می بینید، می توانید با دستمال الکلی آن را پاک کنید.
اما اگر تمام بورد شما آلوده شده است، باید دست به کار بزرگ تری بزنید. به طور کامل بورد خود را از دستگاه جدا کرده و آن را زیرآب و صابون بگیرید. بله درست شنیدید.
آن را زیر آب بگیرید. ما همیشه باید تجهیزات الکتریکی را از رطوبت دور نگاه داریم، اما گاهی زمانی می رسد که شما مجبورید با آتش به جنگ آتش بروید. به آرامی دست خود را روی آن بکشید و اجازه بدهید که آب و صابون کار خود را انجام دهد.
برای آن که بهترین نتیجه را بگیرید، بهتر است از آب مقطر یا آب دیونیزه استفاده کنید که می توانید از بسیاری از سوپرمارکت ها آن را خریداری کنید.
آب شیر ممکن است بعد از خشک شدن روی بورد شما رسوب کند. البته واضح است که می خواهید خیلی سریع متوجه شوید آیا دستگاه شما به درستی کار می کند یا خیر، اما شما باید اندکی صبر کنید. قدم بعدی این است که اطمینان حاصل کنید همه تجهیزاتی که شسته اید به طور کامل خشک شده اند.
بهترین راه خشک کردن این تجهیزات با هواست، چرا که دستمال کاغذی یا دستمال ممکن است پرز یا تکه های بسیار ریزی در بین قطعات به جا بگذارند.
برای آن که به روند خشک شدن سرعت ببخشید می توانید از ژل سیلیکا یا برنج سفید استفاده کنید و قطعات را در بین آن قرار دهید. شما حتی می توانید برای خشک کردن سریع تر از پنکه یا سشوآر استفاده کنید. اما سعی کنید از فاصله دور و با حرارت کم استفاده کنید. حرارت بالای سشوار میتواند مدار شما را ذوب کند!
زمانی که همه قطعات کاملا پاکیزه و خشک شدند، زمان بستن همه قطعات در سر جای خودشان است. در این مرحله می توانید از عکس هایی که گرفته اید، کمک بگیرید و اطمینان حاصل کنید که همه چیز به درستی در جای خود قرار گرفته است. ما ضمانت نمی کنیم که بعد از انجام این مراحل وسیله برقی شما به حالت اول برگردد، اما حداقل شما می دانید که همه تلاش خود را کرده اید.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مرداد 8 :: 5:54 عصر ::  نویسنده : نابغه

آیا چاشنی های ترش لاغر کننده اند؟


لیمو ترش، آب نارنج، آبغوره و سرکه چاشنی های مفیدی برای غذا هستند اما هیچ کدام فرد را لاغر نمی کنند.

دکتر مسعود کیمیاگر متخصص تغذیه اظهار داشت: لیمو ترش، آب نارنج، آبغوره و سرکه چاشنی های مفیدی هستند که می توان آنها را جایگزین نمک کرد که با استفاده از این چاشنی ها مزه و طعم غذا خوشمزه تر می شود.
 
وی بیان کرد: برخی از افراد به نیت لاغری از آبغوره، آب لیمو، سرکه، آب نارنج استفاده می کنند که باید به آنها متذکر شد این چاشنی ها فرد را لاغر نمی کنند و کالری غذاها در دستگاه گوارش هضم خواهد شد و در برخی افراد به اندازه اندک می تواند چربی خون را پایین آورد اما برای کنترل و پایین نگه داشتن چربی خون باید فرد دارای تغذیه مناسب و متعادل باشد و صرفا نمی توان با استفاده از این چاشنی ها چربی خون را پایین نگه داشت و افرادی که دارای چربی خون بالا هستند باید تحت کنترل پزشک باشند.
 
این متخصص خاطرنشان کرد: برخی افراد این چاشنی ها را در صبح و هنگام ناشتا استفاده می کنند که دستگاه گوارش آنها را تحریک می کند زیرا آب لیمو، نارنج، آبغوره، سرکه حاوی مواد اسیدی است که بهتر است پس از صرف غذا مصرف شود.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مرداد 8 :: 5:47 عصر ::  نویسنده : نابغه

نکاتی مهم برای تربیت پسربچه ها


تربیت و پرورش صحیح فرزند مهم ترین مشغله ذهنی پدر و مادر است. با ورود نوزاد به کانون گرم خانوده، زندگی زن و شوهر وارد مرحله تازه ای می شود. آنها از این به بعد فقط همسر یکدیگر نیستند؛ بلکه در برابر فرزندشان به عنوان پدر و مادر نیز وظایفی دارند.

ابراز احساسات و هیجانات، صحبت کردن درباره مسائل و مشکلات، توانایی برقراری قوی با دیگران و... از جمله مسائل تربیتی حساس وظریفی است که والدین باید به آن توجه داشته باشند. چنین توانای هایی معمولا در دختران ملموس تر از پسران دیده می شود. خانواده هایی که فرزند پسر دارند، گاه در این باره نگرانی هایی دارند. در ادامه شما را با توصیه های تربیتی در این باره آشنا می کنیم:

1 - به او کمک کنید تا احساساتش را بروز دهد
مامان ها معمولا بیشتر با دخترانشان صحبت می کنند. در نتیجه، به طورکلی پسرها دیرتر صحبت کردن را یاد می گیرند و قدرت کلامی پایین تری از دخترها دارند.
آنها دوست دارند که احساسات را در دل خود نگه دارند. درمواقع ناراحتی، دختر بچه ها گریه می کنند و پسرها دعوا و کتک کاری را انتخاب می کنند. باید او را از سنین خیلی پایین تشویق کرد که درمورد هیجانات درونی صحبت کند، از سکوت و خاموشی بیرون بیاید و عکس العملش را با سخن گفتن نشان دهد.

2 - بیش از حد از او انتقاد نکنید
پسر کوچولوی شما دربرابر انتقادها بسیار حساس است؛ خصوصا در مورد مسائلی که به رفتارش مربوط می شود. کارهای نادرست و بد را به او خاطر نشان نمایید اما افراطی رفتار نکنید. به عنوان مثال در تربیت او ازگفتن جملاتی مانند " خواهر کوچولوی تو هیچ وقت از این کارها نمی کند! تو مامان را کلافه و خجالت زده می کنی..." بپرهیزید.

3 - زبان مناسب را انتخاب کنید
" مردان مریخی، زنان ونوسی" شاید همه ما این عبارت را شنیده ایم و حتما گوینده آن دلیل روشنی برای این ادعا دارد. در اصول تربیتی مسلما شیوه رفتاری با هر جنس متفاوت است. وقتی با پسرها صحبت می کنید، جملات واضح، روشن، منطقی و به دور از هر توضیح اضافی وحاشیه را انتخاب کنید.

4 - نیمه دیگرشخصیت او را نیز درنظر بگیرید
به او بیاموزید که در لباس پوشیدن مرتب باشد و رنگ ها را با هم ست کند، به زیبایی">آرایش موهایش برسد، مراقب سلامت و ظاهر خود باشد ... اینها مسائلی است که شاید همه پدران به آن توجه نداشته باشند. چنین شرایطی برای او بسیار مفید است؛ چرا که او بعدا مردی خواهد شد و به این ترتیب می تواند نظر دیگران را به خود جلب کند. از اینکه احساس " زنانه" پیدا کند نترسید. احساس مرد بودن از والد هم جنس خودش به او منتقل می شود.

5 - محدودیت وضع کنید
از آنجا که مادر جذابیت وشیفتگی بیشتری برای پسرش دارد و به علاوه اینکه نمی تواند خیلی با او صمیمی باشد، برقراری ارتباط این دو، پیچیدگی های خاصی دارد. اما به هر حال، اعمال برخی محدودیت ها لازم و غیر قابل اجتناب است.

6 - همه کارهایش را انجام ندهید
دلیلی ندارد که زیپ شلوار و دکمه هایش را ببندید، در حالی که خودش می خواهد این کار را انجام دهد. او را ترغیب کنید که خودش لباس هایش را بپوشد، دوش بگیرد و به کارهای شخصی اش برسد. بپذیرید که روزی ازشما دور خواهد شد. نکته تربیتی مهم دیگر این است که احساس نیازی که به شما دارد را بیش از حد تقویت نکنید.

7 - یک نمونه " اجتماعی" برای او باشید!
امروزه مادر علاوه بر جایگاه مهم خود می تواند مدلی برای شناخت هویت اجتماعی فرزندش باشد. او می تواند پسرش را به سمت اهدافش سوق دهد. بسیار رایج است که پسر بچه ها می گویند " می خواهم درآینده شغل مادرم را داشته باشم!"




موضوع مطلب :


<   <<   26   27   28